آمپولفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. شیشۀ کوچک مخصوص برای نگهداری داروی تزریقی.۲. داروی نگهداریشده در چنین شیشهای.۳. سرنگ.
امپولیلغتنامه دهخداامپولی . [ اِ] (اِخ ) شهر کوچکی است در توسکان از ایالت فلرانس ایتالیا در کنار رود آرنو سکنه ٔ آن 29100 تن است .(لاروس بزرگ ). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ش