قديردیکشنری عربی به فارسیتوانا , قابل , لا يق , با استعداد , صلا حيتدار , مستعد , قادر مطلق , قادر متعال
قدیرلغتنامه دهخداقدیر. [ ق َ ] (ع ص ) توانا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ان اﷲ علی کل شی ٔ قدیر. (قرآن کریم ). || پخته در دیگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
قَدِيرٌفرهنگ واژگان قرآنهمواره و بسيارقدرتمند -همواره و بسيار توانا-آنکه همواره و بسيارتقدير مي کنند-آنکه همواره و بسياراندازه تعيين مي کنند(از ماده قدر است که به معناي تقدير و اندازهگ
قَدِيرٌفرهنگ واژگان قرآنهمواره و بسيارقدرتمند -همواره و بسيار توانا-آنکه همواره و بسيارتقدير مي کنند-آنکه همواره و بسياراندازه تعيين مي کنند(از ماده قدر است که به معناي تقدير و اندازهگ