گردشگری حمایتیsocial tourismواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گردشگری که در آن دولت یا افراد خیر تسهیلات لازم را برای افرادی که به دلیل محدودیتهای مالی و جسمی و سن و غیره امکان گردشگری ندارند، فراهم میکنند
گردشگریفرهنگ انتشارات معین( ~ . گَ) (حامص .) سفر کردن به کشورها و جاهای مختلف برای دیدن و تماشا کردن و تفریح و...، توریسم .
گردشگریtourismواژههای مصوب فرهنگستانمسافرت بهمنظور تفریح و تجارت و بازدید و غیره متـ . جهانگردی * مصوب فرهنگستان اول
ارائهکنندة خدمات گردشگریprovider of tourism servicesواژههای مصوب فرهنگستانمؤسسه یا فردی که نیازهای گردشگران را برآورده میکند
اردوگاه گردشگریholiday campواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای اقامتگاهی که در آن انواع کلبه و کاروانک گردشگری را همراه با تسهیلاتی برای سرگرمی و خرید و پذیرایی در یک مکان در اختیار گردشگران قرار میدهند
حریمفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. پیرامون و گرداگرد خانه و عمارت.۲. مکانی که حمایت و دفاع از آن واجب باشد.۳. [قدیمی] آنچه حرام شده و مَس آن جایز نباشد.
حرمفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. گرداگرد مزار امامان یا اماکن مقدس.۲. قسمتی از خانۀ اعیان که تحت حمایت مرد بوده است و اهل و عیال وی در آن اقامت داشتند؛ اندرونی؛ حرمسرا.۳. [مجاز] همسر یا دخت
حریمفرهنگ انتشارات معین(حَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - پیرامون و گرداگرد خانه . 2 - مکانی که حمایت و دفاع از آن واجب باشد. ج . احرم . حروم .
حریملغتنامه دهخداحریم . [ ح َ ] (ع ص ) بازداشت کرده و حرام کرده شده که مس آن جائز نیست . چیزی که حرام باشد. چیزی که حرام باشد و دست بدان نتوان کرد. || چیزی که آنرا حمایت کنند و
ایادلغتنامه دهخداایاد. [ اِ ] (ع اِ) پشتیبان و آنچه بدان قوت باشد. || پناه جای . || پناه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). حفظ و حمایت ، یقال : هو فی ایاداﷲ؛ ای