مقامرةلغتنامه دهخدامقامرة. [ م ُ م َ رَ ] (ع مص ) با کسی قمار بازیدن . (المصادر زوزنی ). به گرو چیزی باختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نبرد کر
مغامرةدیکشنری عربی به فارسیسرگذشت , حادثه , ماجرا , مخاطره , ماجراجويي , تجارت مخاطره اميز , در معرض مخاطره گذاشتن , دستخوش حوادث کردن , با تهور مبادرت کردن , دل بدريا زدن , خود را بمخاطر
موامرةدیکشنری عربی به فارسیتوطله , دسيسه , نقشه خيانت اميز , نقشه , طرح , موضوع اصلي , قطعه , نقطه , موقعيت , نقشه کشيدن , طرح ريزي کردن , توطله چيدن
مقامحةلغتنامه دهخدامقامحة. [ م ُ م ِ ح َ ](ع ص ) شترانی که از سرما و یا از بیماری آب نخورند و سر باز زنند از آب . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). شترانی که به آبشخور درآیند و از
مقامحةلغتنامه دهخدامقامحة. [ م ُ م َ ح َ ] (ع مص ) بر آبخور آمدن شتران و آب ناخوردن آن از بیماری و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). وارد شدن شتران بر آب و از سرما و یا از بیماری
مقامرةلغتنامه دهخدامقامرة. [ م ُ م َ رَ ] (ع مص ) با کسی قمار بازیدن . (المصادر زوزنی ). به گرو چیزی باختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نبرد کر
قمارلغتنامه دهخداقمار. [ ق ِ ] (ع مص ) مقامره . به گرو چیزی باختن و نبرد کردن با هم به گرو. (منتهی الارب ). به گرو باختن و غلبه کردن در بازی قمار. (اقرب الموارد). || (اِ) منگ .
مقامرتلغتنامه دهخدامقامرت . [ م ُ م َ / م ِ رَ ] (از ع ، اِمص ) مقامرة. قمار باختن . قماربازی کردن : دو مرد را دید که بر دکانی نشسته نرد می باختند و اسب مقامرت در مضمار مسابقت می
باختنلغتنامه دهخداباختن . [ ت َ ] (مص ) لازم و متعدی هر دوآمده است . مقابل بردن ، در قمار. گم کردن در قمار. زیان کردن در قمار. باختن چیزی بگرو. مقامره . (منتهی الارب ). تقامر. (م