هملسلغتنامه دهخداهملس . [ هََ م َل ْ ل َ ] (ع ص ) مرد استوارساق نیک تیزرو. (منتهی الارب ). مانند عملس . (اقرب الموارد).
استوارساقلغتنامه دهخدااستوارساق . [ اُ ت ُ ] (ص مرکب ) که ساق پای محکم دارد: هملّس ؛ مرد استوارساق نیک تیزرو. (منتهی الارب ).
هالسلغتنامه دهخداهالس . (اِخ ) استفن . کشیش فیزیولوژیست و شیمی دان وکاشف معروف انگلیسی در سال 1677 م . در بکسبورن کنت متولد شد. ابتدا در یک کالج مذهبی تحصیل کرد و سپس در دانشگاه
هالسلغتنامه دهخداهالس . [ل ِ ] (ع ص ) لاغر. سبک اندام . واحدالهوالس . (از اقرب الموارد) (المنجد) (منتهی الارب ). رجوع به هوالس شود.