مغزرةلغتنامه دهخدامغزرة. [ م ُ زِ رَ ] (ع ص ) آنچه شیر افزاید. || (اِ) گیاهی است برگش به برگ سپندان ماند. شیرافزا و خوش آیند گاو است . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب ا
مزرهلغتنامه دهخدامزره . [ م َ رَ ] (اِ) چراغ . (ناظم الاطباء). || چراغدان . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (انجمن آرا) (رشیدی ) (برهان ). مشکوة که به معنی چراغدان است . (دهار).
مزرهلغتنامه دهخدامزره . [ م َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرشیو بخش مرکزی شهرستان سقز در 28 هزارگزی جنوب سقز و 4هزارگزی جنوب قشلاق پل ، در منطقه ٔ کوهستانی سردسیر واقع و دارای