زل زدنلغتنامه دهخدازل زدن . [ زُ زَ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ، با چشمی ثابت و بی حرکت به چیزی دیدن . بِربِر نگاه کردن . زُل کردن چشم . زُل زُل به چشم کسی دیدن . (از یادداشتهای بخط