چربیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. افزون شدن، زیاده شدن، سنگینتر شدن، فزونی یافتن ۲. چیره شدن، چیرگی یافتن، غالب شدن، غلبهیافتن ۳. برتری داشتن، برتری یافتن، رجحانداشتن، سر بودن، سر شدن
چربیدنلغتنامه دهخداچربیدن . [ چ َ دَ ] (مص جعلی ) غالب شدن . (برهان ) (انجمن آرا) (جهانگیری ). غالب آمدن بر چیزی . (آنندراج ). غالب شدن و مظفر شدن . (ناظم الاطباء). غلبه کردن : چر
چربیدنفرهنگ انتشارات معین(چَ دَ) (مص ل .) 1 - سنگین تر شدن چیزی بر چیز دیگر از حیث وزن . 2 - چیره شدن کسی بر دیگری .
چربیدنفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. افزون آمدن؛ فزونی یافتن.۲. چیره شدن؛ غالب شدن: ◻︎ سعدی ازاینپس نه عاقل است و نه هشیار / عشق بچربید بر فنون فضایل (سعدی۲: ۴۷۹).۳. سنگینتر شدن چیزی از چیز دی
چریدنگویش اصفهانی تکیه ای: bečeri طاری: čerây(mun) طامه ای: čerâɂan طرقی: čarâymun کشه ای: čarâymun نطنزی: čerâɂan
چسبیدنگویش اصفهانی تکیه ای: bečasbi طاری: čawsây(mun) طامه ای: časbâɂan طرقی: časbâymun کشه ای: čawsâymun نطنزی: časbâɂan