موازاتلغتنامه دهخداموازات . [ م ُ ] (ع اِمص ) برابری و مقابلی و محاذات . (ناظم الاطباء). موازاة. مقابله . مواجهه . محاذات . ازاء. برابر شدن . (یادداشت مؤلف ). مقابله و برابری . (
مواضعتفرهنگ انتشارات معین(مُ ضَ عَ) [ ع . مواضعت ] 1 - (مص ل .) با یکدیگر قرار نهادن ، قرار گذاشتن . 2 - موافقت کردن . 3 - (اِ.) قرارداد ج . مواضعات .
مواضعتلغتنامه دهخدامواضعت . [ م ُ ض َ / ض ِ ع َ ](از ع ، اِمص ، اِ) مواضعة. (ناظم الاطباء). قرارگذاری . قرارداد. قراردادی متضمن شروط خاص و تعهدات معین . عهد. پیمان . قولنامه . موا
بُنلاد 1cambiumواژههای مصوب فرهنگستانبافتی که به موازات محور طولی گیاه قرار دارد و منشأ رشد ثانوی یا قطری گیاه است
ریل سومthird rail, contact rail, current collector rail, conductor railواژههای مصوب فرهنگستانریلی اضافی به موازات ریلهای اصلی برای تأمین نیروی برق قطارهای برقی