روالغتنامه دهخداروا. [ رِ ] (اِ) بارداری . برومندی . || فراوانی . بسیاری . (از اشتینگاس ) (ناظم الاطباء).
روعلغتنامه دهخداروع . [ رَ وَ ] (ع ص ) شگفت انگیز. (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب )(آنندراج ) اسم است از اَروَع آنکه ترا به حسن و روشنی منظر یا شجاعت بشگفتی آورد. (از اقرب المو
روعلغتنامه دهخداروع . (ع اِ) دل . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (منتهی الارب ). نفس . قلب . دل . (یادداشت مؤلف ). || جای ترس و بیم . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (منتهی الارب )
روا سیاگویش بختیاریروباه سیاه (در باور مردم، کُرک بدنروباه سیاه به هنگام خطر عرق مىکند.در این باره ضربالمثلى نیز هست:mess-e ruâ kolkes araq kerd:مانند روباه کُرکش عرق کرد، یعنى