رنگینکلغتنامه دهخدارنگینک . [ رَ گی ن َ ] (اِ مرکب ) یک نوع طعامی که از آرد گندم بریان کرده ٔ در روغن و خرما سازند. (ناظم الاطباء).
آرده خرمالغتنامه دهخداآرده خرما. [ دَ / دِ خ ُ ] (اِ مرکب ) طعامی است که از خرما و آرد یا نان گرم و کره سازند. رنگینک .
شیرینیلغتنامه دهخداشیرینی . (ص نسبی ، اِ مرکب )هر چیز شیرین . هر چیز که مزه ٔ قند و نبات دهد و حلاوت داشته باشد. (یادداشت مؤلف ). || آنچه پزند و سازند از خوردنیهای شیرین . خوردنی
کلغتنامه دهخداک . (حرف ) حرف بیست و پنجم از الفبای فارسی و بیست و دوم از حروف هجای عرب و یازدهم از حروف ابجد و نام آن کاف است . و در حساب جُمَّل آن را بیست گیرند و برای تشخیص