حکاکیلغتنامه دهخداحکاکی . [ ح َک ْ کا ] (حامص ) شغل حکاک . سوده گری . مهره سائی . نگین سائی . مهرکنی . || (اِ) دکان حکاک .
حکاکی روی چوبwood engravingواژههای مصوب فرهنگستانشیوهای در هنر حکاکی که در آن به جای سطح فلزی از سطح چوبی استفاده میشود