15 مدخل
formalist.
هم اختران.
نشست نامه.
درشت و سخت گردیدن گوشت چیزی .
جِصک یعنی پیچ - پیچش جصکیدن یعنی پیچ دادن - پیچیدن جِصکو یعنی نشکن - انعطاف پذیر