مورگانواژهنامه آزادنام روستایی واقع در کوهمره سرخی. واژۀ مرکب از مور و گان، به معنی مکان و خانۀ مور. تلفظ این نام، پس از ورود اعراب به ایران، به مورجان تغییر کرده است.
مانورچیواژهنامه آزادکارگر یا تکنسین مانور که در هنگام کوپل یا دکوپل ( جدا سازی و یا وصل کردن واگنها به یکدیگر) واگنهای قطار هماهنگی های لازم را با لکومتیو ران یا راهبر قطار انجام م
کانیووواژهنامه آزاد(عمران و شهرسازی) جدول آب رو؛ جدول شیب دار پیش ساختۀ بتنی، به شکل حرف v ولی با شیب بیشتر، برای هدایت و انتقال آب باران و آب های سطحی.