روشتواژهنامه آزادبر وزن گوشت، به معنای بینا، متضاد کور. در گلستان بیتی به زبان شیرازی است که سعدی در آن بیت این واژه را به کار برده است. پرِ هَفتا سله جوني مي کند/ عشغ مقري و خو
شورگشتواژهنامه آزاددر گذشته مكاني بوده كه محل تردد شير ها و بنام شيرگشت بوده كه با گذشت زمان به شورگشت تغير كرده و اكنون نام روستايي كوهستاني و زيبا در 60 كيلومتري شهر نيشابور مي
رشت ابادواژهنامه آزادروستای رشت آباد در 22 کیلومتری جاده رشت به لاهیجان واقع شده است. شغل اصلی مردمان آنجا کشاورزی است
کرشتهواژهنامه آزادکرشته بر خلاف معنایی که در لغت نامه دهخدا با اقتباس از بیت عطار:زمین و آسمان پر فرشته ست - تو کی بینی که چشمت پر کرشته است. خس و خاشاک عنوان شده در اصل ( ایکه ر
کانیووواژهنامه آزاد(عمران و شهرسازی) جدول آب رو؛ جدول شیب دار پیش ساختۀ بتنی، به شکل حرف v ولی با شیب بیشتر، برای هدایت و انتقال آب باران و آب های سطحی.