کعب نیواژهنامه آزادکعب از نظر واژگانی به معنی «بند میان دو قسمت نی»، «گره چوب نیزه»، «هر چیز بلند و برآمده» است. هرگاه نی را از قسمت گره آن برش بزنند، چون از قسمت ساقه برآمده تر و
مکعب مستطیلواژهنامه آزاددرازخشت. در خشت (مکعب) یال ها هم اندازه اند. در درازخشت (مکعب مستطیل) یکی از یال ها درازتر است.