tabletواژهنامه آزادگرده (گِردِه). (گونه ای دارو، قرص). درود. بروید به واژه نامۀ پارسی سرۀ فرهنگستان. پاس. پَلمَک. گونه ای رایانۀ کوچک که در کف دست (به انگلیسی palm) جا می شود. «پل
مذبورواژهنامه آزاد(ع) وزن مفعول از ریشه ذ ب ر؛ احتمالاً جعلی و وامگرفته از واژه فارسی «دبیر» و همخانواده با واژگان «دبیره، دب، دیوان، دیباچه، و شاید دفتر»، از ریشه فارسی باستان