سقلیواژهنامه آزادSogholi زدن با دست به پهلوی کسی برای آگاه کردن و یا ممانعت از انجام دادن کاری یا گفتن سخنی
سقلابیواژهنامه آزاد(صفت نسبی؛ معرّب، مٲخوذ از فرانسوی) [sa(e)qlāb] از مردم سقلاب؛ اسلاو؛ منسوب به سقلاب، ناحیه ای در اروپای شرقی؛ صقلابی (قدیمی). (رک فرهنگ عمید)