سنگ ها را وا کندنواژهنامه آزاددو نفر که بر سر موضوعی با هم صحبت کنند تا از منظور یکدیگر مطلع شده و کار و تکلیف هر دو مشخص و روشن شود
سگنواژهنامه آزادسُ گ ِ ن(در گویش دماوندی):کسی که سُگ که همان خُل یا آب بینی است از بینی اش روان باشد.