گسواژهنامه آزادحالت خشکی و جمع شدگی دهان و گلو ست که پس از خوردن میوه های کال بویژه خرمالو ایجاد می شود.
سکواژهنامه آزاد[سُک] دنباله کشمش [سُک]. اخلاط بینی. ان دماغ سُکْ:(sok) در گویش گنابادی یعنی پنهان شدن ، قایم شدن ، مخفی شدن ، اختفا کردن ، || کشیک دادن ، گشت زدن همراه با مراق
سگواژهنامه آزادس ُ گ(در گویش دماوندی):خُل (آب بینی بویژه هنگامی که روان باشد)، به کسی هم که اینگونه باشد میگویند سُگِن همانند خُلِن «سگ شدن» کنایه از بداخلاق شدن و تنگ شدن خُل
msrpواژهنامه آزادمخفف Manufacturer's Suggested Retail Price. بهایی که تولیدکنندۀ یک کالا، برای فروش آن در بازار٬ به خرده فروشان پیشنهاد می کند.
تاشیاواژهنامه آزادتاشیا نام یکی از قله های رشته کوه الوند در استان همدان است که در امتداد قله های پنجوب و تخت رضا با جهت شمال شرقی جنوب غربی از محور اصلی رشته کوه الوند منشعب شده