قلواژهنامه آزاد(قَل) پاره، تکه، نصف؛ وقتی گفته میشود قلِش کن یعنی آن را دو تکه کن(نصف کن)، اما وقتی گفته میشود قل قلِش کن یعنی آن را چند تکه کن. قل(تکهها ممکن است مساوی یا
قلوواژهنامه آزادوسیله ای برای جوشاندن جهت دم کردن چای درجنگل بیشتر چوپانان وکارگران بیابانی از آن برای گرم کردن آب استفاده می کنند
قل قلواژهنامه آزاددر لهجه شوشترى به معناى آش ( یک نوع آش که به آش آبادان معروف است ) مى باشد. در لهجه شوشترى به معناى آش ( یک نوع آش که به آش آبادان معروف است ) مى باشد.