منسوحواژهنامه آزادنام حضرت مسیح از ماده مسح (با فتحه م - س - ح- ) مسیح بمعنای منسوح بمعنی سائیده شدن ، مالیده شد بر بدن اشاره به سنتی که در بین مسیحیان وجود داشته و آن سنت " العم
الصبوحواژهنامه آزادالف و لام عربي که در فارسي حذف مي شود و همان صبوح خوانده ميشود. شرابی که صبحگاهان خورده میشود و متضاد واژه غبوق يعني شرابي که شامگاهان ميخورند. صبوحي يعني سح
حواصلواژهنامه آزادحواصیل؛ پرنده ای با پاها و گردن دراز شبیه به لک لک. حواصیل؛ پرنده ای با پاها و گردن دراز شبیه به لک لک.