oscillateواژهنامه آزادنویدن، نواندن. "نوسان کردن" به پارسی می شود "نویدن" که چون "دویدن" خوانده و گردانده می شود. "به نوسان درآوردن" به پارسی می شود "نواندن".
oscilloscopeواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) نَوِشنَما. از ریشۀ "نَویدَن" به چَمِ "نوسان کردن".
نیم خوستواژهنامه آزادنیم آداک یا نیم آدک، شبه جزیره، سرزمین یا بخشی از خشکی زمین که در آب دریا رخنه کرده باشد، بدینگونه که سه سوی آنرا آب فراگرفته، و تنها از یک سو به خشکی پیوسته با
پیشپایهواژهنامه آزادپیش+پایه هموگ(معادل) premise از جناب حیدری ملایری from Piš- "before; in front," from Mid.Pers. pêš "before, earlier," O.Pers. paišiya "before; in the presence o
اوساواژهنامه آزاداُوسا = اُوسّا یعنی استاد آن وقت ، آن هنگام (osa) نام روستایی در شهرستان میاندورود استان مازندران
یوسمیتواژهنامه آزادنام نسخه جدید سیستم عامل دسکتاپ شرکت اپل. این نسخه با نام os x 10.10 نیز شناخته میشود.
ناودانواژهنامه آزادواژه ناودان به از دو بخش ناو + دان ساخته شده اما "دان" به معنی پسوند ظرف نیست. با پوزش در فرهنگ شما نادرست نوشته شده. دان ریشه اوستایی دارد و به معنی آب میباشد