خاویز،خاییز،خییزواژهنامه آزادنام روستایی در شمال شرق بهبهان، خوب آویز،خوش آویز،جایی که همه جیز آویزان ووجود دارد
خائیزواژهنامه آزادبه معنای سر سبز و متضاد پائیز ، از توابع اهرم استان بوشهر منطقه ای خوش آب و هوا در ضلع جنوب شرقی شهرستان تنگستان از استان بوشهر با اقلیمی متفاوت از هوای استان ب
پیشپایهواژهنامه آزادپیش+پایه هموگ(معادل) premise از جناب حیدری ملایری from Piš- "before; in front," from Mid.Pers. pêš "before, earlier," O.Pers. paišiya "before; in the presence o
پورواژهنامه آزاد(میمه ای) پور pör، پسر. حرف «و» غلیظ تر و به صورت ö تلفظ می شود. (میمه ای) پور pör، پسر. حرف «و» غلیظ تر و به صورت ö تلفظ می شود.
وادراواژهنامه آزاد(اصفهان، سده لنجان) وادِرا؛ این واژه همراه با «وِلو» می آید. «وِلو و وادِرا» [velo o vadera] به معنای آواره و هرزه گرد است.