خودجوشواژهنامه آزاداین تعبیر در موردی به کار می رود که شخصی یا گروهی از سر خیرخواهی و دلسوزی و بدون اینکه منتظر دستور یا اشاره کسی باشند، کار نیک و مفیدی را انجام دهند. این گونه ک
شوودونواژهنامه آزادشَوُوْدُون در گویش دزفولى به همان سردآب گفته میشود که لفظاً همان شبستان میباشد منتهى آن را بسیار عمیق حفر میکنند تا از گرماى تابستان موقع استراحت به آن پناه ببر
نوایگانواژهنامه آزاد/navaygan/ و به زبان محلی /novogoun/. نام روستای زیبا میان دره ای واقع در 35 کیلومتری شرق داراب فارس مشهور به ماسوله فارس.
نشیلیدنواژهنامه آزادنشیلیدن /nashilidan به معنای درآویختن و اویزان شدن به کسی است ، در فرهنگ تهمورس جلالی