پلواژهنامه آزادپَل - غلط خوردن پلش بده:غلطش بده پَل= گیسو، زلف؛ پل بریده= نفرین یا ناسزایی است که به دختران یا زنان گویند. (pal):جوی آب (لری؛ خرم آباد) پَل؛ حامی، پشتیبان. (
کوپلواژهنامه آزادلنگری که به وسیله دو نیروی مساوی و خلاف جهت که در یک صفحه نیستن ایجاد می شود به نام کوپل شناخته می شود.
کچ و پلچواژهنامه آزادمچاله شده ، برای اشیائ حلبی و قشری نازک یا تو خالی که تحت فشار یا برخورد مچاله شده باشند بکار میرود
پلوارواژهنامه آزادنام یکی از قلل مرتفع زاگرس در نزدیکی شهر کرمان که روستاهای دیدنی سه کنج و جوشان از منابع آبی آن استفاده می کنند.