ره پویانواژهنامه آزاد(صفت فاعلی مرکب) راه پویان؛ راه پوینده، چابک. || (قید مرکب) شتابان و به تعجیل. (رک دهخدا)
پرهانواژهنامه آزادلقب حضرت ابراهیم و نامی در پارسی باستان خوش رفتار و دلیر؛ از نام های ایران باستان.
پرهامواژهنامه آزادطبیعت/ الهه تقدیر کننده طبیعت نامی است باستانی برای پسران ، پرهام یعنی طبیعت ، آنچه که خداوند آفریده و از تاثیر انسان مصون مانده است. پرهام دربر گیرنده آنچه در
پرهیبواژهنامه آزاد(اِ) سایه، تصویری تاریک که بر اثر تابش نور بر جسمی در زمینه ی روشن تر ایجاد می شود، شبح.این واژه برگردان واژه ی لاتین سیلوئت(silhouette) است.