a legal fictionواژهنامه آزادفرض قانونی مبنی بر اینکه ناسرهای، سره خوانده شود (راهبردی عملی)؛ [فرهنگ هَزاره]: فرض قانونی، اصل عملی.
مثلث قائم الزاویهواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) سِگوشِ راست، سِگوشِ راستگوشه. "در یک مثلث قائم الزاویه، مربع وتر برابر است با جمعِ مربع های دو ضلع عمود بر هم" به پارسی می شو
مثلثاتواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) سِبَرسَنجی، سِگوشِگان. "مثلثاتی" به پارسی می شود "سِبَرسَنجیک" یا "سِگوشِگانی".
fictionواژهنامه آزاد[به نقل از فرهنگ هَزاره]: (اسم) ١. خیال، پندار، وهم؛ دروغ، حرف بیاساس ٢. داستان، قصه؛ رمان؛ نووِل ٣. ادبیات داستانی؛ آثار داستانی Fictional (صفت) داستانی؛ خیا