موزرمیواژهنامه آزادتیره ازطایفه ی اورک. دینارانی باب از ایل هفتلنگ بختیاری. که محل سکونتشان ایذه است
مزرجواژهنامه آزادبنا بر تحقیقات انجام شده، نام سکونتگاه مِزِرج در ابتدا مِزَرگ (MEZARG) بوده که از دو واژۀ مِز (MEZ) و اَرگ (ARG) تشکیل شده است. مِز واژه ای اوستایی (پارسی کهن)
مزراکواژهنامه آزادنام کوهی در فاریاب شهرستان رودان از توابع استان هرمزگان با طبیعت زیبا و چشمه های خنک
مزورواژهنامه آزاددر قدیم افرادی که شراب مینوشیدند ۷مرحله یا خط داشت که نام خط اول ان مزور میباشد وکسی را که هفت مرحله را مینوشید هفت قد میگفتند نام اخرین خط جور میباشد
پیشپایهواژهنامه آزادپیش+پایه هموگ(معادل) premise از جناب حیدری ملایری from Piš- "before; in front," from Mid.Pers. pêš "before, earlier," O.Pers. paišiya "before; in the presence o