اسائه ادبواژهنامه آزادجسارت، بی ادبی. || «قصد اسائۀ ادب نداشتم»:یعنی نمی خواستم بی ادبی کنم، یا حرف بی ادبانه ای بزنم. بی ادبی(لغتنامه دهخدا)
تخطئهواژهنامه آزادخطایی را به کسی نسبت دادن [ت َ طِ/طَ ءَ / ءِ] (مص، عربی) خطاگرفتن در کار از کسی. نسبت خطا به کسی دادن. بدگویی کردن از کسی. کسی را به بدی منسوب کردن.
توریهواژهنامه آزادتوریه:کتمان حقیقت. امتناع از بیان کل حقیقت. بر همین مبنا در دادگاه های انگلستان نوعاً سوگند خوردن را اینگونه بیان می کنند: I swear to God that I will tell the
کارماواژهنامه آزادمفهوم کارما:«هر چه بکاری همان بدرَوی». در هندوئیسم و بودیسم مفهوم کارما (به سانسکریت:कर्म) به معنی زیستکار یا عملکرد فرد در زندگی است و این عملکردها ذاتاً و به