جلسواژهنامه آزاد(گنابادی) جُلُس؛ نشستن. || جُلُسِش کی:نشست. || پشیمان شدن از انجام کاری، باز ایستادن از ادامۀ کار، توقف.
ولسوالیواژهنامه آزاد(پشتو؛ افغانستان) یکی از واحدهای تقسیمات کشوری افغانستان است که تقریباً معادل فرمانداری و شهرستان در ایران است.
مجلس شورای اسلامیواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) مهستان (مِهِستان). به چَمِ جایی که مِهان و بزرگان گِرد می آیند.