بیجیواژهنامه آزادبگریز؛گریز کن؛ گریز ...( از واژه جهیدن )- این واژه پاک پارسی است و در بخش های از افغانستان، کار برد فراوران دارد و بویژه، در استان غور باستانی.
بی بی یانواژهنامه آزادنام محلی مسکونی درشهرستان مسجدسلیمان. (بختیاری) ملکه، پرنسس؛ نام محلی در شهر مسجدسلیمان. بر اساس افسانه ای قدیمی، زمانی ملکه سبا، همسر سلیمان پیامبر، در این مح
فر قه ی آبی دواژنیرو هاواژهنامه آزادفرقه آبی دوژانیرو ها:تندر قاتل . آورنده ستم وظلماز رعد وبرق . نابود کننده آونکی ها و روشنایی
بوجیواژهنامه آزاد(سده ای؛ خمینی شهر اصفهان) به معنی آلت تناسلی مردانه، که بیشتر برای کودکان و افراد کم سن و سال به کار می رود.