217 مدخل
کار بد -وقتی در سن پایین کسی کار خلافی انجام دهد.
1- گناهکار2-خطاکار خطاکار کسی که جرمی را انجام داده گناهکار
جرم.
زنبور
باشه،قبول،درست است پدر (لری، ممسنی) [bow] پدر.