زالواژهنامه آزادزالِ نریمان،فرزند سام،دوتا اسم داشت.ینی قبل از اینکه سام برای پسرش اسم بذاره،از خونه انداختش بیرون،با اون مـوی سپید،براش ننگ بود.سیمرغ اونو زال صدا کرد.بیست و چ
پروپوزالواژهنامه آزادطرح پیشنهادی؛ پیش نویس توجیهی طرح تحقیقاتی، برمبنای پژوهش های فرد متقاضی فرضیه های علمی و استنتاجات تحقیقاتی. پایان نامه
وقت زوالواژهنامه آزاد1 - ( مصدر ) نیست شدن از بین رفتن برطرف شدن . 2 - متمایل شدن آفتاب از وسط آسمان به سوی مغرب . 3 - ( اسم ) نقصان نقص