چرشوواژهنامه آزاد(گنابادی) چِرْشُوْ (chershow) شال بزرگ ، پارچه بزرگی که برای تکاندن درخت توت یا درخت میوه در زیر درخت نگه داشته می شود تا با تکاندن درخت میوه درون آن بریزد و جم
چندریواژهنامه آزاد(اصفهانی) تکه های چربی و غضروف و تاندوم مانند داخل گوشت که جویدن آن مشکل باشد chenderi.
چکنهواژهنامه آزاد(باکسره چ و سکون کاف) سمج (ص) (عا) (چ ِ ک ِ) چسبناک، چسبناکی که بر اثر تماس با شیرینی ایجاد می شود، نوچ چِکِنِه (chekeneh):چسبناک . نوچ . (ریشه:مانند کنه)
چنیواژهنامه آزاد(گنابادی) چِنی؛ این گونه، این طور، به این طریق و شیوه. || چِنِیْ [cheney]؛ چیست، چه است؟
کیمیاواژهنامه آزادبه عقیدۀ قدما، کیمیا اکسیری است که می تواند مس را به طلا تبدیل کند. و البته، به این دلیل که هرگز این اکسیر یافت نشد، کیمیا را نایاب و دست نیافتنی نیز معنی کرده