ذوالنارواژهنامه آزاددارای آتش، صاحب آتش. در حلقۀ ذوالنار یعنی در جمع کسانی که دور آتش نشسته اند و درحقیقت مالکان آن آتش هستند. کلمۀ "ذوالنار" (زُنّار) به کراوات [ کْرا / ک ِ ] (فرا
واجذواژهنامه آزاد(لری اندیمشک) منحصر و استثناء. واجذ واژۀ قدیمی است و باید از جدا/جذا و پسوند وا ساخته شده باشد.