شاکیواژهنامه آزادکسی که شکایت می کند یا طلب دارد یا بی دلیل از کسی احساس طلب کاری می کند . در اصطلاح به کسی عصبانی است هم می گویند.
شایلینواژهنامه آزادبی همتا، بی مانند جواهر روی انگشتر که نشانه نور و عشق است مجموع معانی به زبان ترکی باکو و کردی ودرک ما از نور در زمان کردی ومزرعه عشق از ترکی باکو یک نشانه می..