یی زحمتواژهنامه آزادبی زحمت که در گفت و گوی عامیانه به کار می رود، معادل «بی رنج» است که معنای عجیبی می نماید. ولی در ترکی گفته می شود:«بیر زحمت» که معنی آن «یک زحمت» است که ملموس
اسیفواژهنامه آزادریشه یی با یوسف دارد و معنی تاسف را میدهد، یعنی اندوهگین، پُردرد، رقیق القلب و بنده آمده است
رانت خواریواژهنامه آزاددر تعریف کلی، رانت خواری به فعالیت اقتصادی یی گفته می شود که توسط آن یک فرد یا واحد اقتصادی بتواند بدون آنکه ارزش افزوده بیشتری تولید کند، درآمد خود را افزایش د
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست
پشه ایواژهنامه آزادپاشایی، زبان منسوب به قبیله پاشا یا پادشا پَشَه اِی:پاشایی، پادشاهی، منسوب به قبیله و زبان پادشاه، پشه یی نام قوم و زبان یکی از اقوام در افغانستان است .
گلاویزواژهنامه آزادباهم در گیر شدن، بر روی هم زدن، دیدم دو گنجشک باهم گلاویز شدند و گربه یی هردو را بلعید