یکواژهنامه آزادیِکَّ:(yekka) در گویش گنابادی یعنی تنها ، بی کس || یَکِ:(yake) در گویش گنابادی یعنی یکی ، یک کسی ، یک عدد
سدیسواژهنامه آزادششمی یا یک ششم یک چیز شش یک معنی سدیس می باشد که قبیله ای بوده که شش نسل گذشته حالا به نام سدیس نام گذاشته شش یک
دشخارواژهنامه آزادبه معنی تکیه دادن یک چیز به صورت سرپا به چیز دیگر میباشد. از آنجا که حار بمعنی خوب و روان و وار میدهد و دش به معنی ضد است معنای این کلمه سخت و غیرروان ( در متن)
یاش ماقواژهنامه آزادمترادف با اش ماق که باز کردن یک چیزی را دلالت داردلیک به مرور به یاش ماق درآمده کل آن ترکی است