یکواژهنامه آزادیِکَّ:(yekka) در گویش گنابادی یعنی تنها ، بی کس || یَکِ:(yake) در گویش گنابادی یعنی یکی ، یک کسی ، یک عدد
دندقواژهنامه آزاد[ دِ دِ ] (اِ، ق ) (اصطلاح عامیانه ) دندقه . یک ذره . یک کم . کمی . (یادداشت مؤلف ). جنجق . جنجقه (لهجه ٔ قزوین )
صلایهواژهنامه آزاداز طریق صلایه کردن اندازه ذره ای مواد کاهش یافته و مواد با هم مخلوط می شوند.برای انجام این عمل مواد را در یک هاون مناسب ریخته و با کمک دسته هاون می سائیم
میسلواژهنامه آزادمیسل(micelle) در مذاب، به وضعیتی از توزیع یک واحد شیمایی حاوی تعداد بی شماری ذرات میکروسکوپی پخش شده در یک محیط بسته اطلاق می شود. این ذرات بایستی بصورت در جا د
صلبواژهنامه آزاد(صُلب) جسم جامدِ سفت و محکم (Rigid body) به سیستمی گفته می شود که شامل تعداد زیادی ذرات ثابت است که فاصلهٔ آنها از یکدیگر نیز همواره ثابت است. این فاصله حتی در