downloadواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) فروباریدن، فروبار کردن، گرفتن، دریافت کردن. "بار کردن" واژۀ فرهنگستان است برای load داده در رایانه ها. down را در پارسی با پی
دهقواژهنامه آزادشهری با جمعیتی حدود 12000 نفر در یکصد کیلومتری اصفهان و یکصد کیلو متری نجفآباد که از شمال در هفتاد کیلو متر ی گلپایگان قرار دارد و یک شهر صنعتی محسوب می شود
قیدارواژهنامه آزادنام شهری که مرکز شهرستان خدابنده در استان زنجان با فاصله نود کیلومتری از مرکز استان و سیصد کیلو متری از تهران و یکصد و هفتاد کیلومتری همدان با حدود پنجاه هزار ن
از برایواژهنامه آزاد(حرف اضافهی مرکّب) بهرِ، از بهرِ، برای. ای دل! غم عشق، از برای من و توست / سر بر خط او نه، که سزای من و توست // تو چاشنی درد ندانی، ور نه، / یکدم غم دوست خون
ویکی پدیاواژهنامه آزادویکی پدیا (به انگلیسی:Wikipedia) یک دانشنامهٔ اینترنتی چندزبانه با محتویات آزاد است که با همکاری افراد داوطلب نوشته می شود و هر کسی که به اینترنت دسترسی داشته ب