یکبار مصرفواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) تک گسار، چندگسار، دورانداختنی. "تَک گُسار" از ریشۀ "گُساردَن" به چَمِ "مصرف کردن". اگر ریز شویم، برای نمونه:یک آبدزدک (سرنگ)
قمیحهواژهنامه آزادداروهای کوبیده شده که به همانگونه و به یکباره در دهان نهاده و خورده میشود. فرهنگنامه گزیده در شرح اصلاحات طب،مسعود بن محمد سجزی،ترجمه رشید تفقد
کمان گوشتواژهنامه آزادگیاه یا میوه ای شبیه به قارچ که در فصل بهار هنگام رعد برق به یکباره از زمین میروید مردم خطه سرسبز طالقان اعتقاد دارند این گیاه لذیذ باید در طالعشان باشد وگرنه ه
تاپشواژهنامه آزادتاپش:(تالشی) از مصدر تاپیدن، انفجار ، به شدت ترکیدن ، به یکباره از درون خارج شدن تاپش:انفجار، به یکباره ترکیدن از درون ( تالشی)
پست مدرنیسمواژهنامه آزاداصطلاحی بحث انگیز است که مناقشات زیادی درباره فرهنگ معاصر از اوایل دهه ١٩٨٠م برانگیخته است. در معنی ساده تر و کم تر راضی کننده اش به طور کلی اشاره به مرحله سده