کسوهواژهنامه آزاددر لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آ
درعواژهنامه آزادمطابق نقل تاریخ نویسان دختران عرب وقتی به سنّ بلوغ می رسیدند به دارالندوه، که توسط قصی بن کلاب ساخته شده بود، می رفتند و در آن جا پارچه ای که با خود برده بودند
مهدیارواژهنامه آزادیار مهدی «MahdiYār» این اسم اگر به صورت «مهد+یار» در نظر گرفته شود، معنی «دوستدار میهن» می دهد. (پارسی) اگر به صورت «مه+دیار» در نظر گرفته شود، معنی«ماه سرزمین