یادوارهواژهنامه آزادیادواره مراسمی است برای تجلیل از اسم و یاد چند نفر بطور کجا برگزار میشود و سطح مراسم از یاد بود بالاتر واز گنگره پایین باشد را می گویند .
خار بادآوردواژهنامه آزاد(جهرمی) [آوُرد] نوعی بوتۀ خاردار است که وقتی خشک می شود خیلی سبک می شود، و باد آن را از زمین می کند و با خودش می برد.
دیواژهنامه آزاددهمین ماه از سال. مادر به مادر گویند . فقط برای آنکس که فرزند زاییده باشد گفته می شود. به هر زن یا از زبان هر کس گفته یا شنیده نمی شود. دی که از سوی فرزندان خود
مرسانازواژهنامه آزادمرساناز:دخترزیباو بی نظیرآسمانی باعث فخر و مباهات که وجودش رفاه نعمت وآسایش همیشگی را هدیه می آورد. مرساناز نامی است دخترانه،که دردل خود چندین نام زیباوپرمعنی
نوستالژیواژهنامه آزادبرانگیختگی حسرت آلود خاطرات گذشته. (Nostalgia)؛ انگیزش دریغ آلود خاطرات؛ به طور خلاصه، احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت های گذشته. معنی دیگر نوس
نوستالوژیواژهنامه آزادنوستالژی (Nostalgia)، خاطره انگیز یا یادمانه یا دریغ نگاشت را می توان به طور خلاصه یک احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت های گذشته، تعریف کرد. معنی