گیلانواژهنامه آزاددر زبان تالشی(گیلان - گیلون) به معنی (جلگه) و در مقابل کوهستان است.یعنی (جایگاه گِلی) .در استان گیلان نیز دقیقا این مسئله مصداق دارد .در کتب تاریخی از جمله کتاب
گیلانکشهواژهنامه آزادبزرگ ترین روستای شهرستان طارم استان زنجان و در حال حاضر (سال 1395) یکی از تولیدکنندگان زیتون کشور است.
زیلانواژهنامه آزادزندگی، منسجم، گیاهی مخملی و زیبا که بهاران کوهها و دامنه ها را همچون مخملی سبز می پوشاند.
دورجینواژهنامه آزاد(گیلانی؛ اطراف فومنات) انتخاب خوب. (گیلانی) بهترین مکان برای زندگی، بهترین موقیت مکانی.
زاکواژهنامه آزادفرزند - اصطلاح شرق گیلان درروستای محمدآبادازتوابع شهرستان شاهرود دراستان سمنان اصطلاحا" (شب) می گویندوبرای درمان زخم لثه وزبان ازآن استفاده می کنند