گیلانواژهنامه آزاددر زبان تالشی(گیلان - گیلون) به معنی (جلگه) و در مقابل کوهستان است.یعنی (جایگاه گِلی) .در استان گیلان نیز دقیقا این مسئله مصداق دارد .در کتب تاریخی از جمله کتاب
شامورتیواژهنامه آزاد1. در لفظ ارمنی دشنام است. 2. جعبه ی مخصوص شعبده بازان و معرکه گیران 3. حقه بازی 4. ظرفی با سوراخی چند در اطراف محتوی آب که اگر شعبده باز خواهد آب آن بیرون ری
گیلانواژهنامه آزاددر زبان تالشی(گیلان - گیلون) به معنی (جلگه) و در مقابل کوهستان است.یعنی (جایگاه گِلی) .در استان گیلان نیز دقیقا این مسئله مصداق دارد .در کتب تاریخی از جمله کتاب