قضای گردانواژهنامه آزادگرداننده ی حکم و فرمان صادر شده. به معنی شفاعت کردن و سفارش کردن برای عفو و بخشش.
مدیرهواژهنامه آزادپیشنهادم برای هیئتمدیره: گردانندگان، گرداننده، گروه گرداننده، جمع مدیران، گروه مدیران
هنرسنتیواژهنامه آزادهنرهای سنتی، هنرها و صنایع ظریفهای هستند که در طول سده های متمادی با حفظ ریشه ها و سنت های خود رشد کرده؛ مراحل شکلگیری خود را گذرانده یا میگذرانند