گون گورمزواژهنامه آزادروستای گون گومز یکی از روستاهای استان اذربایجانشرقی شهرستان خداآفرین بخش گرمادوز می باشد که در کنار رودخانه زیبای ارس واقع شده است. این روستا جمعیتی بالغ بر1150
گونگواژهنامه آزادگَوَنگ یک صیغه مبالغه از گَو به معنای پهلوان است و گونگ به این ترتیب معنای بسیار درشت و دلیر می دهد و در خلاصه شدن تبدیل به کنگ و گنگ شده است که در این مدخل ها
گوند گزواژهنامه آزاد(بختیاری) گُوند گَز؛ رُتِیل، عنکبوت درشت و کوتاه پای که گویند نوعی از آنها گزنده است و سمی مهلک دارد.
مونومان شهریواژهنامه آزادمونومان درلغت به معنای بنا ( ابنیه) است کاربرد این واژه برای معرفی فضایست که در ذهن ماندگار است. هر گونه طراحی مصنوع در رابطه با مسائل شهری که مبانی سه بعدی وت
انسان شناسیواژهنامه آزادانسانشناسی در زبان فارسی اصطلاح جدید به شمار میآید چنانچه در لغتنامههای فارسی نیز وجود ندارد فقط در فرهنگ سخن که تقریبا لغت نامه جدید است این گونه تعریف شده
مزرجواژهنامه آزادبنا بر تحقیقات انجام شده، نام سکونتگاه مِزِرج در ابتدا مِزَرگ (MEZARG) بوده که از دو واژۀ مِز (MEZ) و اَرگ (ARG) تشکیل شده است. مِز واژه ای اوستایی (پارسی کهن)
میهنگانواژهنامه آزادمیهنگان:به جای واژه ی ناپسند اقلیت، این واژه ی فخیم و ایرانی زیبا و برازنده ی همه ی هم میهنان ایرانی است. همه ی اقلیت قومی و دینی، آنچه که از میهن بر جای مانده
اقلیتواژهنامه آزاداقلیت:میهنگان، هم میهنان اقلیت، به جای واژه ی ناپسند اقلیت، این واژه ی فخیم و ایرانی زیبا و برازنده ی همه ی هم میهنان ایرانی است. همه ی اقلیت قومی و دینی، آنچه