کورگهواژهنامه آزادکَوُرگِه؛ بزرگترین زنگی که بر گردن شتر می آویختند و صدای بلندش از دورها به گوش می رسید.
خیواژهنامه آزاد(مازنی) [خ ْ ىْ] گراز. خِیْ (khey) در گویش گنابادی یعنی همراه با ، به همراهِ || خَیَ (khaia) در گویش گنابادی یعنی بیضه
ملواژهنامه آزادگردن مُل= مخفف ملا؛ مُل حَسَنا= ملا حسن، شاعر شهیر محلی سرای شوشتر متخلص به «حَسَنا» مُل= گردی سر شانه را گویند:«مُلِ جمنَه» یعنی شانه هایش را به علامت مخالفت