کمان گوشتواژهنامه آزادگیاه یا میوه ای شبیه به قارچ که در فصل بهار هنگام رعد برق به یکباره از زمین میروید مردم خطه سرسبز طالقان اعتقاد دارند این گیاه لذیذ باید در طالعشان باشد وگرنه ه
مِشمِشهواژهنامه آزادبیماری باکتریایی واگیردار و خطرناکی است که بیشتر در تک سمیها مشاهده میگردد. این بیماری بسیار کشنده در اسبها بیشتر دیده شده و از بیماری های مشترک انسان و دام
نضجواژهنامه آزادرسیدن و پختن نَضِجَ: نَضْجاً التمرُ أو اللحمُ:خرما رسیده شد و یا گوشت پخت و خوشمزه شد - نَضَجاً , ِ النّاقةُ بِوَلَدِهَا:یکسال گذشت و ماده شتر نزائید . نَض
یخنیواژهنامه آزادyakhni:dokd:یخنی خورشتی بسیار خوشمزه با گوشت گوسفند(ران سرسینه یا راسته با استخوان) مخصوص مراسم عروسیها / مهمانیها / جشنها / برخی عذا داریهای افراد متمول و میان
مضغةواژهنامه آزادمضغة. [م ُ غ َ] (ع اِ) پاره گوشت خام خائیده. مُضَغ. (مهذب الاسماء). پاره ای از گوشت و جز آن علقه و مضغه ؛ دشنامی است که کمی سن را نکوهند. دشنامی است که به جوان
غیواژهنامه آزاد(غَ ، غیّ) نام چاهی است پرحرارت در دوزخ ، که هفتاد سال عمق آن است ... ! از ابن عباس روایت شده که:غی وادی است در دوزخ ، هیبت و حرارت آن به اندازه ای است که اگر